انستیتوت خدمات متحد سلطنتی بریتانیا، مقاله‌ای به قلم سلطان برکات و آنتونیو جوستوزی، دو کارشناس غربی درباره تعامل غرب با طالبان منتشر کرد.

در مقاله آمده درحالی که برخی رهبران طالبان به ادامه «جهاد» تاکید دارند، بسیاری از مقام‌های این گروه معتقدند «جهاد» با سقوط کابل پایان یافت.

در این مقاله که در روز ۳۰ ماه می منتشر شد، آمده است که بسیاری از رهبران طالبان دیدگاه افرادی مثل عبدالحکیم حقانی، وزیر عدلیه این گروه مبنی‌بر ادامه «جهاد» تا ایجاد یک نظام «کاملا اسلامی» را اهمیت نمی‌دهند.

با این حال، طبق این مقاله، رهبران طالبان مخالف ادامه جهاد نیز بر اجرای سیاست‌های سفت‌وسخت طالبان برمبنای تعریف خاص این گروه از شریعت، پافشاری می‌کنند. در مقاله آمده که این عده طالبان نیز اجرای سیاست‌های این گروه را با تکیه به این مقوله که شورش علیه «امیر مشروع» بدون «توجیه مشروع» در شریعت جایز نیست، توجیه می‌کنند.

بنابر این مقاله، طالبان گروه دومی معقتدند که باید از «امیر» اطاعت کرد، حتی اگر «ظالم» باشد. طالبان همچنین اطاعت از رهبر این گروه را «کلید» موفقیت» خود می‌دانند.

ترس طالبان از نفوذ داعش

نویسندگان این مقاله نوشتند که برخی نقاط آسیب‌پذیری طالبان به ویژه از ناحیه تهدید داعش، باعث آمدن تغییرات در رویکرد و سیاست‌های این گروه شده است.

طبق مقاله، طالبان نگران جذب نیروهای این گروه توسط داعش خراسان است. از این رو، قوانین شریعت را به طور کامل اجرا می‌کند و بعد از تابستان سال گذشته، سیاست‌های سختگیرانه فزاینده‌ای علیه جوامع شیعه در افغانستان وضع کرده است.

در مقاله گفته شده که شکست طالبان در اجرای شریعت و «خوش‌رفتاری» این گروه با شیعیان، دو نکته کلیدی در تبلیغات داعش خراسان بوده است.

پذیرش کمک مسکو از سوی هبت‌الله آخوندزاده

در بخشی از این مقاله آمده که کارنامه هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ «بسیار عملگرایانه» بود. نویسندگان انستیتوت خدمات متحد سلطنتی به طور نمونه نوشتند که رهبر طالبان در سال ۲۰۱۶، در اوج مداخله روسیه در سوریه، به رغم مخالفت‌های گسترده به پذیرش کمک‌های مسکو به طالبان تمایل نشان داد.

در این مقاله با اشاره به رقابت‌های درونی طالبان، آمده است که رهبر طالبان با توسل به فتواهای روحانیون حامی خود، سعی می‌کند مقام‌هایی را که در پی دور زدن اختیارات او هستند، تعضیف کند. از موارد اختلافی هم یکی این است که رهبر طالبان نمی‌خواهد مقام‌های این گروه بدون رضایت او با دیپلومات‌های غربی دیدار کنند.

نوع نظام برای طالبان، با مرکزیت اداره اقدارگرای این گروه، حل شده است

در مقاله کارشناسان انستیتوت خدمات متحد سلطنتی آمده است که طالبان بحث درباره نوع نظام را منتفی و حل‌شده می‌داند. برپایه این تحلیل، از نظر طالبان نظام «امارت اسلامی» اقتدارگرا با محوریت این گروه، تنها راه‌حل است. طبق مقاله، به باور طالبان نظم موردنظر این گروه ایجاد یک «نظم ترکیبی» از عناصر حاکمیت پیشین این گروه، نظام جمهوری اسلامی افغانستان و نظام شاهی، دیگر قابل بحث نیست.

در نوشته به نقل از برخی مقام‌های طالبان آمده که در میان این گروه، «اعتقاد راسخ» نسبت نظم «امارت اسلامی» وجود دارد و متقاعد کردن رهبران این گروه درباره این‌که بدیل دیگری در زمان پس از جنگ مناسب خواهد بود، کار دشواری است.

برپایه این مقاله، طالبان از این موضوع آگاه‌اند که بخش عظیمی از کشورهای منطقه به دست دولت‌های اقتدارگرا اداره می‌شود، از این رو احتمالا فکر می‌کنند رژیم اقتدارگرای خود این گروه نیز پذیرفته خواهد شد.

نویسندگان انستیتوت خدمات متحد سلطنتی مستقر در لندن، در این مقاله از دو گروه در میان طالبان تحت عنوان‌های «محافظ‌کار و عملگرا» نام بردند که بنابر این نوشته، گروه دومی متقعد است طالبان باید دست‌کم در سطوح حداقلی، قبل از اخذ مشروعیت و رسمیت‌شناسی بین‌المللی و دریافت کمک‌های خارجی، به مسائل از جمله تبعیض جنسیتی و فراگیری حکومت توجه کند.

«ایران، روسیه و چین از وخامت روابط طالبان و غرب سود می‌برند»

در این مقاله همچنین با اشاره به حمایت ایران، روسیه و چین از موضع طالبان مبنی‌بر عدم تعیین نماینده ویژه ملل متحد برای افغانستان در نشست ماه فبروری دوحه، آمده که به طور واضیح قابل انتظار است که این کشورها از وخامت روابط غرب با طالبان سود می‌برند.

نویسندگان تاکید کردند که معلوم نیست غرب چقدر نگران افتادن افغانستان به دست کشورهای همسایه‌اش است، اما اگر این نگرانی مطرح باشد، دلیل دیگری است برای اینکه تعامل با طالبان نباید بیشتر از این به تاخیر بیافتد.