صلح و فرهنگ مشترک

ظرفیت بخت آزمایی  شهیدصلح و قهرمان ملی در میزبانی صلح میان امام علی رحمان و سیدعبدالله نوری!

هنگام جنگهای داخلی پنج‌ساله (۱۹۹۲-۱۹۹۷) بین نهضت  اسلامی و دولت تاجیکستان، استاد برهان‌الدین ربانی رئیس‌جمهور و احمدشاه مسعود وزیر دفاع دولت اسلامی مجاهدین افغانستان بودند. با اشتراک مستقیم شان  دربعضی دوره‌های مذارکات صلح تاجیکان، بیش از دیگران تأثیر مثبتی بر جا گذاشتند. زیرا رهبران نهضت اسلامی ومخالفین حکومت امام علی رحمان اوف، همراه با بیش از ۱۰۰ هزار تن از شهروندان تاجیکستان به کشور همسایه افغانستان پناهنده شده بودند. نیروهای مسلح مجاهدین نهضت،  ازافغانستان برای جنگ‌ وارد نواحی مرزی تاجیکستان شده با نیروهای دولتی می جنگیدند. گرچه رهبران بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه مثل ایران، پاکستان، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان به شمول سازمان‎های بین‌المللی نقش ارزنده‌ای داشتند. 

اولین سفر خارجی استاد برهان‌الدین ربانی به عنوان رئیس جمهوردولت اسلامی مجاهدین افغانستان به کشورتاجیکستان منجر به سفر رسمی امام‌علی رحمان یگانه رئیس دولتی بود که بعد از به قدرت رسیدن استاد برهان‌الدین ربانی به کابل گردید. در این سفرها البته موضوع حل و فصل قضیه تاجیکستان بین حکومت امام علی رحمان و نهضت سید عبدالله نوری  همیشه مورد بحث بود و استاد ربانی بر ضرورت حل مسالمت‌آمیز اختلاف داخلی این کشور تأکید می‌ورزیده است. 

از سوی دیگر رهبران دولت اسلامی مجاهدین افغانستان به پناهندگان تاجیک مقیم شهرهای مزارشریف، کندز و تالقان نیز کمک‌ می‌ نمودند که در نزد این مهاجران آبرو و اعتبار بلندی داشتند. اگرچه رسماً با میانجی‌گری سازمان ملل متحد از ۵ اپریل سال ۱۹۹۴ تا سال ۱۹۹۵ شروع شد. دور اول در مسکو. دوره ‌های دوم و سوم، در تهران و اسلام‌آباد انجام یافت. چون روند مذاکرات کُند بود این گفت وگوها،چندان پیشرفت چشم‌گیری نداشتتد. اما این دو سیاستمدار ( استاد ربانی و احمدشاه مسعود) منحیث همسایۀ صادق و صلحخواه دولت وملت تاجیکستان،از همان روزهای اول مهاجرت پناهجویان تاجیک به افغانستان در دیدارها با رهبران آنها، به ‌خصوص با سید عبدالله نوری، رهبر اتحاد نیروهای مخالف دولت تاجیکستان، درگفتگوهای صلح بین تاجیکان، بدون واسطین خارجی مغرض و بدخواه منطقه وجهان تأکید جدی داشتند.اگر چنین صداقت از جانب رهبران ایران وپاکستان میزبان مهاجرین ومجاهدین احزاب جهادی شیعه وسنی در بکار گیری دپلوماسی شریعت محور حقوقی در مذاکرات صلح بین برادران دینی  بین الافغانی و تعامل حقوقی انسانی با سازمان های بین المللی ،ملل متحد وجامعۀ جهانی، موجود می بود دیگر جغرافیای افغانستان ، به بستر مناسب جنگهای نیابتی و اشغال مستقیم قوای دو محور افراطیت دولتین مسکو- واشنگتن در نمی آمد. وتازه تهدیدات دوقلوی مسکو- واشنگتن را به انجام  حملات هوایی و ممکن زمینی تحت فرمان جوبایدن از قصر سفید و پوتین از قصر کرملین گویا به هدف نابودی داعش و القاعده در مطابقت باکوردینات شبکه های استخبارات اسلام آباد وتهران در جغرافیۀ افغانستان مساعد نمی شد.حتی اچکزی یک مقام استخبارات پاکستان اخیرا آلتوماتوم داد که اگر بار دیگر جنگی در خاک پاکستان صورت گیرد سفربری قوای زمینی پاکستان در واقع پیشقراول هجوم ایتلاف جامعه جهانی شرق و غرب تا مرز آمو دریا تقرب خواهند جست که بدون شک و حتما پیاده نظام این اشغال مزعوم بازهم متشکل از قوای مسلح جمهوریت اشرف غنی و شماری از سربازان رضاکار بی مزد و کم مزد معتاد به بدل اعاشه و خود فراریان خارج کشور خواهندبود. تا بدینوسیله خط اصلی مندرج در پنج خط فرضی  معاهدۀ دیورند توسط انگلیس پدر را،به عمق استراتیژیک مزعوم آی ایس آی پسر، تحت حمایتسی آی ای جد شان، خدای ناخواسته به معرفی و شناسایی بگیرند و در آنصورت خاک در دهن شان ، سرنوشت طالبان غازی در شکست و اخراج اشغال امریکا را همسرنوشت مجاهدین غازی در شکست و اخراج اشغال شوروی سابق خواهند نمود! )

لا سَمَح َ اللهً لَهًم 

برای مثال، چارچوب زمانی مذاکرات را تعیین کردند، اسناد و پروتکل‌های زیادی را به امضا رساندند که مهم‌ترین آنها "سازش‌نامه درباره آتش‌بس موقتی و قطع دیگر عملیات دشمنانه در سرحد تاجیکستان و افغانستان و داخل کشور در مذاکرات" بود. کمیسیون مشترَک نظارت بر آتش‌بس هم تأسیس شد. 

یک عده سربازان اسیر با محبوسان سیاسی مبادله شدند. ولی متأسفانه، مذاکرات به کُندی پیش می‌رفت. و عوض شدن رهبران در مدت زمان کوتاه هیأت‌های مذاکره‌کننده نیز به پیشرفت کار کمکی نمی‌کرد. 

به همه معلوم بود که هیأت‌های مذاکره‌کننده قبل از گفت‌وگوها مصلحت و مشورت‌های رهبران خود را در نظر می‌گرفتند و طبق هدایت آنها عمل می‌کردند. ولی در لحظه‌های خیلی سرنوشت‌ساز در حل معما یا مشکلی باز هم عاجز می‌ماندند و ضرورت مشورت با رهبران را شدیدا احساس میکردند. همین بود که جوانب مذاکره‌کننده حتی در اظهارات مشترک خود که بعد انجام مشورت مسکو در ۲۶ آوریل سال ۱۹۹۵ تصویب شد، بر ضرورت برگزاری هرچه زودتر ملاقات امام‎علی رحمان، رئیس جمهوری با سعید عبدالله نوری، رهبر مخالفین تأکید می‌کردند در همین لحظات دشوار بود که امام‌علی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان، از طریق رسانه‌های داخلی و خارجی اعلام کرد که آماده است با سید عبدالله نوری، رهبر اتحاد مخالفین، برای حل مسالمت‌آمیز قضیه تاجیکستان در هر کجایی که باشد، دیدار کند آن زمان برهان‌الدین ربانی، رئیس دولت اسلامی مجاهدین افغانستان، کشورش را به حیث میانجی پیشنهاد کرد و از رهبران جوانب درگیر خواست که شهر کابل، پایتخت کشورش را، جای ملاقات نخست خود تعیین کنند. رهبران هر دو طرف این پیشنهاد استاد ربانی را با اشتیاق پذیرفتند به این ترتیب، دیدارهای امام‌علی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان با سید عبدالله نوری، رهبر اتحاد مخالفان، گاه رو در رو و جداگانه و گاه با مشارکت بعضی از شخصیت‌ها که آنها را همراهی می‌کردند در کاخ ریاست جمهوری افغانستان سه روز ادامه داشت روز جمعه ۱۹ مه سال ۱۹۹۵ پس از دیدار و گفت‌وگوی اخیر شان، هر دو رهبر در یک نشست خبری مشترک ظاهر شدند و به سؤال‌های خبرنگاران پاسخ دادند. به نظر می‌رسید که هر دو طرف از نتایج گفتگوها راضی‌اند. 

آقای نوری به خبرنگاران گفت:"ملاقات کابل پلی است به جهت تفاهم وتعامل که در سیمای امام‌علی رحمان چنین رهبری را در تفاهم و تعامل می بینم و اینکه حقیقتا هم برای خلق و کشورش تاجیکستان صلح و ثبات، آرامی و ثبات می‌خواهد." امام‌علی رحمان نیز نتایج ملاقات کابل را سودمند ارزیابی کرد و آن را "قدم استواری در راه صلح" نامیده افزود:"جناب داملا صاحب سید عبدالله نوری را همچون شخص دلسوز ملت شناختم. با او ما، انشاءالله، به صلح پایدار می‌رسیم." 

به باور برخی از تحلیلگران سیاسی، مهمترین و بزرگترین دستاورد این ملاقات آن بود که سید عبدالله نوری و امام‌علی رحمان در نتیجه صحبت‌های طولانی به یکدیگر اعتماد و باور کردند که به این ترتیب، ملاقات کابل در سطح عالی به غیر از تمدید مهلت اعتبار توافق آتش‌بس و نشر اظهارات مشترک و مهم ترین مورد دیگر یعنی اعتماد به پیروزی نهایی روند صلح بین تاجیکان را هم به همراه داشت. استاد ربانی و احمدشاه مسعود بار دیگر میزبان ملاقات رو در روی این دو رهبر صلح‌کننده تاجیکستان بودند. این بار ملاقات امام‌علی رحمان با سید عبدالله نوری در یک گوشۀ کوهستانی دور دستی با نام قریۀ خوستده ولسوالی فرخا رو لایت تخار (پایگاه مرکزی شورای نظار جهاد در برابر اشغال اتحاد جماهیر شوروی سابق) به تاریخ ۱۱ دسامبر سال ۱۹۹۶ (1375 خورشیدی) انجام شد دلیلش این بود که شهر کابل، پایتخت افغانستان، در اواخر سپتامبر سال ۱۹۹۶ به دست امارت اسلامی طالبان سقوط کرده بود و دولت اسلامی مجاهدین به ریاست پروفیسور برهان‌الدین ربانی مجبور به عقب‌نشینی به مناطق امن‌تری شده بود در چنین شرایط دشوار که هر لحظه هواپیماهای جنگی طالبان امارت اسلامی اول می‌توانستند محل ملاقات را بمباران کنند و یا دست به حمله‌های مرگ‌آور بزنند. برگزاری چنین ملاقات سرنوشت‌ساز برای تاجیکان، کار چندان آسانی نبود. 

اما استاد برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود منحیث میزبانان صادق، در ملاقات‌ها با رهبران طرف‌های متخاصم در امر صلح تاجیکستان توانستند آنها را متقاعد کنند که تنها راه نجات ملّت از ورطۀ هلاکت پیش ‌رو، همین امضای توافقنامه صلح است و از عهده میزبانی چنین مذاکرات سودمند درتأمین امنیت برگزاری این ملاقات به اشتراک نمایندگان سازمان ملل متحد، در سطح اعلی برآمدند. و همین طرح صلح تاجیکان تهیه شده د رچمن خسده فرخار، شش ماه بعد در مسکو رسما از جانب رهبران دولت و مخالفین با حضور نمایندگان سازمان‌ها و کشورهای میانجی امضا شد"( سلطان حمد روزنامه‌نگار تاجیک )      

اما همین امام‌علی رحمان رحامن حاکم بالای ۹.۷ میلیون جمعیت محصول امضای معاهده صلح با نهضت اسلامی سید عبدالله نوری مرحوم مانند شاهان آل سعود حاکم مادام العمر عربستان سعودی رئیس ایتلاف جهان اسلام در نابودی داعش والقاعده مشهور به افغان االعرب فاتحین جنگ سر دوقطبی در جهاد مقدس افغانستان، مبارزه با تروریزم (اسلامگرا های نهضت اسلامی جبرا افراطی شده از بابت نقض معاهدۀ صلح با سید عبدالله نوری رحمه الله) را در اولویت حکومتش قرار داد. که منجر به شکوه های متعدد امام علی رحمان د رمواقع مختلف قرار آتی گردیده است: تاجیک‌ها از"مردم برادر روس" خود حمایت می‌کنند و "تروریست‌ها متعلق به هیچ ملتی نمی‌شوند. ۲۳۰۰ شهروند تاجیکستان از سال ۲۰۱۵ به اینسو به داعش پیوسته اند. تبلیغات افراطگرایان به جوانان تاجیک مقیم خارج مؤثر واقع شده و آنان را جذب می‌کنند. در طول سه سال گذشته، ۲۴ نفر از شهروندان تاجیک در ۱۰ کشور مرتکب اقدامات تروریستی شده اند.تعداد جوانانی که به سازمان های تروریستی از جمله داعش پیوسته اند بو به افزایش است. هزاران شهروند پنج کشورآسیای مرکزی، به رهبری تاجیکستانی نهضتی، در دهۀ ۲۰۱۰ به سوریه و عراق رفتند تا در صفوف گروه دولت اسلامی (داعش) بجنگند. علی الرغم تمرینات نظامی مشترک ضد تروریزم با اردوی روسیه و چین، بازهم پنج تن از اعضای گروه جهادی جماعت انصارالله بقایای همان نهضت اسلامی اسلامی سید عبدالله نوری درسال 1402 در حال عبور از مرز افغانستان  به ضرب گلوله مرزبانان حکومت تاجیکستان کشته شدند.اکنون با دستگیری اقارب چهار مرد تاجیکستانی کارگر مهاجر مقیم روسیه در هجوم تروریستی مورخ 3 حمل 1402 به سالن کنسرت شهر مسکو که  ۱۳۹ نفر کشته و ۱۲۰ نفر زخمی داشت در واقع خطرات ناشی از میراث جهادی‌های آسیای مرکزی را برجسته تر کرده است و میلیون‌ها شهروند تاجیکستان کارگر مقیم روسیه درمعرض آزار و اذیت قرار خواهد داد که سالانه حدود یک میلیون تاجیک به روسیه سفر می کنند."(دایرت المعارف جهاد پیروز مردم افغانستان در شکست واخراج هردو اشغال مسکو-واشنکتن)


peg5z